وبلاگicon

فقه استدلالی - محمدموسی زکی

دسته بندی محصولات

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

     مجلهءحقیقت
    مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید. از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم. مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید. majallehaqiqat.loxblog.com

لینک دوستان

امکانات جانبی

    فرم تماس با ما تماس با ما

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 1252
    کل نظرات کل نظرات : 49
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 41

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 1133
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 188
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 113
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 19
    آي پي امروز آي پي امروز : 378
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 63
    بازدید هفته بازدید هفته : 1467
    بازدید ماه بازدید ماه : 4192
    بازدید سال بازدید سال : 183513
    بازدید کلی بازدید کلی : 520193

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 18.191.93.32
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
    فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
    mohseni - روحش شاد
    خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
    امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
    همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
    حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
    حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع
    پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    نعمت الله کامرانی. - عرض سلام ،احترام وخسته نباشید

    برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.

    اجرکم عندالله
    پاسخ: سلام... سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
    محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید
    پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
    و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
    - 1394/9/7/majallehaqiq
    مجتبی عابدی - آقای اسماعیلی چرا مال امسال رو نمی زارین؟ - 1394/3/2/majallehaqiq
    مولامهدی گل یاس - یک منتقم از طواف حج می آید

    با اسب، و ذوالفقار کج می آید

    آمین خدا برای اللهم

    عجل ولیک الفرج می آید

    خیلی ممنون از شما همکار گرامی - 1392/10/19

فقه استدلالی - محمدموسی زکی

 تطهیرمسجدازنجاست واجب است (قسمت دوم)

 درادامه ی استدلال به وجوب ازاله نجاست از مسجد، آیه ی دیگری را می آوریم:

 3-آيه ء دیگر  درباره مشركين  است كه خداي متعال مي فرمايد: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرام‏» [1] 

ترجمه: آنا ني كه شرك به خدا دارند و مشركند و بت پرستند يا بت را شريك مي دانند كه اكثريت بت پرستان آن روزگار بت را شريك خدا مي دانستند، آن مشركين نجسند و بايد به مسجد الحرام راه داده نشوند. پس استفاده مي كنيم كه مشركين نجسند و به مسجد راه داده نشوند .در نتیجه  ازاله نجاست از مسجد واجب است.

 نجس با فتح جيم و با كسر جيم مصدر است. کفار نجسند يا از باب مبالغه  می گوييم كه اين ها نجسند يا با تقدير"ذو" و حذف «ذو» كه دراصل  «ذو نجس» بوده است. اگر مشرك كتابي باشد فتواي اخير  سيد خویی بر اين است كه  نجس نيست اما فتواي منهاج الصالحين بر نجاست است. مطلب ديگري كه از اين آيه استفاده مي شود ازاله نجاست از مسجد است. «نجس فلا يقربوا» نجاست باطني يا ظاهري مراداست؟  منظور از نجاست، نجاست ظاهري است كه آنها آلوده  و  دارای قذارتند.  آيه اعلام مي دارد كه مسجد الحرام  را از آلودگي و تنجيس دور بداريد اين مدعاي ماست و آيه اين مقدار دلالت مي كند. پس سه آيه  دلالت دارد بر وجوب ازاله نجاست از مسجد ،همان اشكال و همان جوابي كه در آيه قبلي بود، اينجا هم مي آيد،احتمال خصوصيت براساس تناسب حكم و موضوع منتفي است.
  دليل 2. سنت: نصوص متعددي دلالت دارد بر وجوب ازاله نجاست از مسجد كه به اين نصوص اشاره كنيم:
 1- صحيحه علي بن جعفر (ع):
 سيد  الخویی قدس الله نفسه الزكيه براي اثبات اين مطلب استناد مي كند به صحيحه علي بن جعفر عليهما السلام سند صحيحه است. «قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ‏ الدَّابَّةِ تَبُولُ‏ فَيُصِيبُ بَوْلُهَا الْمَسْجِدَ أَوْ حَائِطَهُ أَ يُصَلَّى فِيهِ قَبْلَ أَنْ يُغْسَلَ قَالَ إِذَا جَفَّ فَلَا بَأْسَ». [2] 
 اضمار در روایت ضعف است يا نقص؟
 
 روايت مضمره است، اما اضمار ضعف نيست و نقص است كه فرق است بين جرح و ذم ،همان طوري كه فرق است بين توثيق و مدح. ذم در حقيقت يك نقص است در راوي. اما در روايت گفته بوديم كه ضعف و نقص هست. ضعف آن است كه روايت مضامينش تناقض و اضطراب داشته باشد و نقصش آن است كه روايت اضمار داشته باشد. ضعف سقوط نهايي از اعتبار است و نقص يك نقصي است كه فعلا اعتبار ندارد اما قابل جبران است كه اضمار موجب نقص است نه موجب ذم. بنابراين اضمار قابل جبران است كه مواردي را كه براساس فحص و تتبع احراز كنيم كه اضمار و ضمير غير از امام مرجع ديگري نخواهد داشت، مضمره بودن عيبي ندارد. در كفايه الاصول بحث شد که  مضمره زراره  معتبر است ،زراره از غيرامام صادق(ع) نقل نمي كند،مضمره اشكال و نقصي ندارد.
 
ترجمه ی روایت:سوال كردم از امام موسي بن جعفر(ع) از دابه ي كه بول مي كند و بول خودش را مي رساند به حائط مسجد، آيا اين مسجدي كه با بول دابه آلوده و تنجيس شده است، جايز است كه در آن نماز خوانده شود قبل از تطهير؟
امام مي فرمايد: اگر خشك بشود اشكال ندارد.
 تحليل روايت علي بن جعفر (ع) :
 اين روايت با متني كه دارد چرا سيد الخویی(ره) با آن دقت از اين روايت در جهت اثبات حكم ازاله استناد كند؟ سيد الخویی قدس الله نفسه الزكيه مي فرمايد[3 دو اشكال دارد:  1- اين روايت ظاهرش براي شما خيلي عجيب است كه گوسفند دابه است و اسب دابه است، دابه هم اطلاق دارد و اگر نگوييم انصراف دارد به اين حيوانات اهلي طاهر،حداقل احتمال حمل بر اين ها هست.
2- بول پس از این كه خشك هم بشود نجس  است. اما مع الوصف مطلب از آن استفاده مي شود كه از ارتكاز ذهني كه براي سائل بوده و تقريري كه امام ارتكاز ذهن سائل را كرده به اين معنا كه سائل اينجا فكر مي كند دابه نجس بوده كه  ‌عامه قسمتي از دواب بول و خرءشان را نجس مي دانند، براساس تقيه بوده يا براساس جهل بوده يا منظورش از دابه گربه بوده، منتهی در ذهنش اين مطلب بوده كه مسجد آلوده و نجس مي شود و نجاست را مي فهميده.
امام تقرير كرد كه نجاستي هست و وجوب ازاله هم هست ،
منتهی «اذا جف» مطلب ديگري دارد.
 «لا بأس اذا جف» كه احتمال داده شده است كه به واسطه جفاف شمس باشد يا ممكن است بگوييم نجاست كه الان خشك شده ديگر ازاله اش فوري نيست. بنابراين در مجموع ازاين بيان اين نكته به دست مي آيد كه درذهن سائل متشرع اين ارتكاز وجود داشته كه اگر نجس بشود مسجد بايد تطهير كرد كه امام(ع) اين را تقرير كرد و همين تاييد از ضمن اين كلام استفاده مي شود، اما اينكه «دابه» چه باشد و «جف» چه باشد، دو مطلب جدايي است. 
در نصوص حتي اگر صدر و ذيل با هم همراهي نكند،صدر را نفهميم و از ذيل چيزي بفهميم كافي است يا ذيل را نمي فهميم و از صدر چيزي بفهميم كافي است(البته تناقض اگر باشد، باعث ضعف است) . ما از مجموع اين روايت به طور قطع تقرير را فهميديم و امام مطلب مركتز در ذهن را تقرير نمودكه مسجد نجس مي شود و نماز آن گاه جايز نيست.  پس دلالت روایت بر مطلوب كامل است.
  در دلالت اين صحيحه اشكالي هست :
هرچند براساس تقرير مدعا ثابت شد وليكن اگر دقت كنيم، از شأن رفيع علي بن جعفر نيست كه دابه و بول دابه را نجس بداند و اين امر برايش مخفي باشد و از نجاست بول دابه سئوال كند در حالي كه دابه در عرف غير از حيوانات نجس العين اند. در جواب امام (ع)كه مي فرمايد:  اگر بخشكد اشكال ندارد، يك احتمال ديگر هم هست و آن اينكه شايد علي بن جعفر از دو تا مستحب سوال كرده است، بول دابه بخاطر ريح و قذارت ظاهري در مسجد مناسب نيست و سئوال كرده است كه به ازاله آن مبادرت كنم يا به مستحب ديگر كه در اول وقت نماز بخوانم؟ پس سوال بين دو مستحب است و جواب هم مناسب آن است كه مي فرمايد: «اذا جف فلا بأس» اين مستحب را مقدم بدار و بعد از جفاف آن قذارت نيست و آن ريح نيست و الزامي نيست. اين تحقيق برخواسته از دقت فقهي است.
 مجمل شدن صحيحه از حيث اصاله الظهور:
 بنابراين با اين دقت و تحقيق اين صحيحه معنی و مدلول احتمالي ديگري هم پيدا مي كند. هر موقع در روايت دو معنی احتمال داده شد، مي شود مجمل. معناي دومي كه اينجا گفتيم احتمالش عقلايي است بنابراين صحيحه مي شود مجمل پس اصاله الظهور كامل نيست و قابل استناد نيست.
2- موثقه اسحاق بن عمار
  روايت دوم موثقه  علي بن ابراهيم عن ابيه عن محمد بن اسماعيل بن بزيع كه از ثقات و اجلاست عن فضل بن شاذان نيشابوري كه از اصحاب امام رضا و از اجلاء و ثقات است عن صفوان بن يحيي كه از اصحاب اجماع و مشايخ ثلاث است عن اسحاق بن عمار عن محمد الحلبي كه روايت مي شود موثقه به دلیل وجود اسحاق بن عمار. «قَالَ: نَزَلْنَا فِي مَكَانٍ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقٌ قَذِرٌ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ أَيْنَ نَزَلْتُمْ فَقُلْتُ نَزَلْنَا فِي دَارِ فُلَانٍ فَقَالَ إِنَّ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَسْجِدِ زُقَاقاً قَذِراً فقَالَ لَا بَأْسَ الْأَرْضُ تُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضا» [4]
ترجمه حديث: ما پياده شديم در يك جايي كه كوچه ي بود بين مسجد و آن مكان، وارد شدم بر امام صادق عليه السلام ،فرمود: كجا پياده شدي؟ گفتم در منزل فلاني كه بين ما و بين مسجد كوچه ي است آلوده و راه مي رويم در آن كوچه ،حكمش چيست؟ امام فرمود: كوچه است و آلوده اما قسمتي از آن كوچه زمين خشكي است كه راه مي رويم و در اثر راه رفتن هفت قدم يا ده قدم پس از ازاله ی عين نجس روي زمين خشكي راه رفتن تطهير به عمل مي آيد. بنابراين امام فرمود ارض از مطهرات است و شما كه راه برويد پاك مي شود. مفادش اين است كه مسجد بايد تنجيس نشود و قبل از رفتن به مسجد از آلودگي پاك باشد كه با پاي آلوده و نجس داخل مسجد نبايد رفت و تنجيس مسجد جايز نيست. اين حديث را فقها خيلي مورد توجه قرار نداده اند براي اينكه متنش كامل نبود.
 
 3-صحيحه حلبي از امام صادق (ع)
 
 محمد بن ادريس في آخر السرائر( كه آخر سرائر مثل مشيخه شيخ صدوق است ، بحث رجالي  دارد و مستدركات هم به آن مي گويند.) نقلا من نوادر احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي عن مفضل بن عمر عن محمد الحلبي عن ابي عبد الله عليه السلام سند درست است، براي اينكه ابن ادريس كه نقل مي كند از كتاب محمد بن ابي نصر بزنطي، به نقل ايشان از كتاب بزنطي اعتماد مي شود هرچند فاصله زماني در حدي است كه راوي و مروي در يك طبقه نيستند،اما يك قاعده رجالي هست كه اگر راوي از كتابي نقل مي كند و وجود و ثبوت آن كتاب قطعي است، نقل درست است ولو در يك طبقه نباشد، شما الان از اصول كافي نقل مي كنيد كه اين نقل شما از كتاب مورد اعتماد است هرچند طبقه فرق مي كند و كتاب قطعا در دسترس بوده است. بنابراين فقيه حلي ابن ادريس كه از كتاب بزنطي روايت نقل مي كند طبيعتا مورد اعتماد است. نقل مي شود از بزنطي از مفضل بن عمر كه از ثقات و اجلاست و از شيخ حلبي از امام صادق عليه السلام. در سند اساتذه تقريبا توجه ننموده اند و تقريبا مسكوت عنه گذاشته و سند معتبر است. «قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ طَرِيقِي إِلَى الْمَسْجِدِ فِي زُقَاقٍ يُبَالُ فِيهِ فَرُبَّمَا مَرَرْتُ فِيهِ وَ لَيْسَ عَلَيَّ حِذَاءٌ فَيَلْصَقُ بِرِجْلِي مِنْ نَدَاوَتِهِ فَقَالَ أَ لَيْسَ تَمْشِي بَعْدَ ذَلِكَ فِي أَرْضٍ يَابِسَةٍ قُلْتُ بَلَى قَالَ فَلَا بَأْسَ إِنَّ الْأَرْضَ يُطَهِّرُ بَعْضُهَا بَعْضا» از اين حديث به طور صريح استفاده مي شود كه امام فرموده است روي زمين خشك راه بروي تطهير به عمل مي آید. تقرير شده به شكل واضح عدم جواز تنجيس و بيان شده است كه تطهير به عمل بيايد جايز است. دلالت روايت كامل است. البته تتمه و ذيلي دارد كه به دلالت ايجاد اختلال مي كند: «قلْتُ فَأَطَأُ عَلَى الرَّوْثِ الرَّطْبِ قَالَ لَا بَأْسَ أَنَا وَ اللَّهِ رُبَّمَا وَطِئْتُ عَلَيْهِ ثُمَّ أُصَلِّي وَ لَا أَغْسِلُه [5] »ُ. سوال كردم من بعد از آن پايم را مي مالم بر سرگين كه فرمود هيچ اشكالي ندارد من هم با ذكر سوگند اين كار را مي كنم و اشكالي ندارد و نجس نيست سپس نمازمي خوانم و تطهير و شستشو نمي كنم.
 مجمل شدن روايت فوق به دلیل  عدم ظهور:
  از اين ذيل سيد الحكيم و سيد الخویی(رهما) اين استفاده را كرده اند كه اين روايت در جهت مانعيت نجاست در نماز است كه در ذيل «أصلي» آمده است. بنابراين در جهت مطلوب استفاده نمي شود كه دلالت كند بر وجوب ازاله نجاست از مسجد. اگر شما قبول نكنيد كه ظهور ندارد در مانعيت نجاست در نماز، حداقل احتمال هست و احتمال كه وجود داشت، روايت ظهورش كامل نمي شود. بنابراين اين روايت هم دلالتش كامل نيست. اين دو روايت دلالتش كامل نشد و با احتمال خلاف، روايت ظهوري ندارد و وقتي روايت ظهور نداشته باشد، قابل استناد نيست.
 4-  حديث مشهور بين فريقين
(جنبوا مساجدكم النجاسه)
 سيد الحكيم [6] مي فرمايد: كه ممكن است استدلال بشود به حديثي كه جمعي از اصحاب نقل كرده اند كه عبارت است از حديث نبوي: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ‏ النَّجَاسَةَ». [7] اولا اصل اين حديث در عوالئ اللئالي هست يا در يكي از منابع روايي عامه است منتهی اصحاب ما هم اين حديث را نقل كرده اند كه عبارت نقل اين است: "نقله جماعه من اصحابنا" پس حديث مي شود مشهور بين فريقين. جماعتي از اصحاب ما هم نقل بكنند، هرچند عنوان مشهور هم نبود اما اگر در سند آمده بود كه «نقله جماعه من اصحابنا» مي شود مشهور. در طرق عامه هم كه جزء احاديث معروف است پس مي شود مشهور بين فريقين.
 وثوق به سند يا وثوق به صدور
  این روایت  بر مسلك مشهور خالي از اعتبار نيست. اما بر مبنای سيد الخویی كه ايشان اصاله السندي هستند، سند ندارد و روات نقل نشده و ايشان تصريح مي كند كه ميزان در وثاقت روات است. گفتيم موضوع حجيت وثوق به صدور است از طريق وثاقت يا از طريق شهرت و عمل و غيره باشد. مشهور بين فريقين كه بود وثوق به صدور حاصل مي شود. سند لا بأس به هست. دلالت اين روايت  كامل است.
 نظر مرحوم خويي (ره)
 اشكال  مي كنند هم سيد الحكيم و هم سيد الخویی كه اين روايت اولا مرسل است و ثانيا در دلالتش احتمال خلاف دارد و احتمال خلافش اين است كه ممكن است منظور از مساجد ، هفت موضعي كه به سجده بگذاريدباشد و شاهدش هم صيغه ي جمع «جنبوا» است كه شما كل مكلفين اين كار بكنيد. بنابراين در دلالتش اشكال وجود دارد و اين حديث  قابل استناد در جهت اثبات مطلوب نيست.
اما ممكن است گفته شود كه اين احتمال، احتمال خلاف ظاهر است. مساجد ظهور دارد در جمع مسجد. «جنبوا» هم خطاب به كل مكلفين و اشكالي هم ندارد و فهم فقهاء هم اين است كه در جهت وجوب ازاله از مسجد باشد. بنابراين اين روايت مي تواند از ادله دال بر وجوب ازاله نجاست از مسجد به شمار بيايد.
 5- روايات ج 3 وسائل مربوط به احكام مسجد
 سيد الخویی مي فرمايد:  وجوب ازاله نجاست از مسجد به وسيله روايات مستفيضه استفاده مي شود. آن روايات مستفيضه  ي كه درباره تعمير مساجد يا بناي مساجد در مكان هاي نجس و آلوده آمده است. كتاب وسائل جلد 3 باب 11 از ابواب احكام مساجد روايت شماره 1 و 4 و 5.
 مرحوم آقاي خويي 3 خبر واحد در يك موضوع را خبر مستفيض مي دانند.
 روايت اول روايت عبيد الله بن حلبي است كه از امام صادق عليه السلام نقل مي كند و روايت سندش درست است. البته شيخ صدوق باسناد خودش از عبيد الله بن حلبي نقل مي كند.
 ترجمه عبيد الله بن علي حلبي
 اگر صحيح حلبي به كار برده شود حلبي معروف عبيد الله بن علي الحلبي استو عمدتا اسم نمي بريم اما زراره را اسم مي بريم يا محمد بن مسلم را.  محمد حلبي هم هست كه آن هم از ثقات است ولي در حد اين حلبي معروف كه از مشايخ كبار است، نيست. اسناد شيخ صدوق به شيخ حلبي درست است. أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَيَصْلُحُ الْمَكَانُ الَّذِي كَانَ حَشّاً اناً أَنْ يُنَظَّفَ وَ يُتَّخَذَ مَسْجِداً فَقَالَ نَعَمْ إِذَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ مِنَ التُّرَابِ مَا يُوَارِيهِ فَإِنَّ ذَلِكَ يُنَظِّفُهُ وَ يُطَهِّرُهُ
 توضيح كلمه حش:
 حش در لغت بستان است و در اصطلاح بعضي از اقوام عربي اسم شده است براي خانه كه در عراق هم حش مي گويند منتهی ظاهرا آنها حش را با واو مي گويند كه غلط عاميانه است. حش اسم است براي حياط و منزل. همين لغت حش به معناي دوم هم استعمال مي شود: به مكان آلوده و مزبله و جاي نجاست يا به عبارت ديگر استعمال مي شود به كنيف. منظور از حش در اين روايت كنيف است به قرينه تنظيف. آيا درست است جايي كه حش بوده يك زماني،‌ اينكه تنظيف و پاك بشود و مسجد درست بشود؟« قال نعم» اين حديث دلالتش كامل است كه دلالت می کند كه مسجد بايد از نجاست و آلودگي تنظيف و تطهير بشود. تنظيف و تطهير به دو صورت است: يكي آن نجاست ها را بزدايد و با‌ آب تطهير كند و يا اينكه رويش خاك زيادي بريزد كه روي آن را بپوشاند كه موارات به معناي پوشاندن  است. اين پوشاندن خاك مكان را پاك مي كند و تطهير مي كند،  كه در طهارت آن لايه رويي پاك باشد كافي است و تحت آن لايه اولي و باطن نجاستش اشكال ندارد. اين روايت دلالتش بر مطلب كامل است و همين طور حديث شماره 4 و شماره 5 ابن باب با سندهاي درست و صحيح و موثق و دلالت كامل. در جمله كوتاه مستند ما از نصوص در جهت اثبات وجوب ازاله نجاست از مسجد نصوص باب 11 از ابواب احكام مساجد است سندا و دلالتا كه روايت 1 و 4 و 5 همين بابست.
 


[1]
. سوره توبه ، آيه 28.

 2 وسائل الشيعه ، جلد 2 ، باب 9 از ابواب نجاسات ، حديث 18.

[3]  تنقيح العروه الوثقي ، جلد 3، صفحه 251 و 252.
[4]  وسائل الشيعه ، جلد 3 ، باب 32 از ابواب نجاسات ، حديث 4.
[5]  وسائل الشيعه ، جلد 3 ، باب 32 از ابواب نجاسات ، حديث 9.
[6]  مستمسك العروه الوثقي ، جلد 1 ، صفحه 493 تا 494.
[7]  وسائل الشيعه ، جلد 5 ، باب 24 از ابواب احكام مساجد ، حديث 3.

 
 
 
 
  
 


 

کانال مهدوی و مذهبی

Get our toolbar!
کمپین وبلاگ نویسی امام علی النقی (علیه السلام)‍‍‍
مولامهدی گل یاس

تاریخ ارسال پست: ساعت: 23:49
برچسب ها : ,,,
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: